توی روزای بحران ما نه تنها خودمون مسئولیم بلکه در قبال فرزندانمون هم مسئولیم. توجه به نکات زیر میتونه به ما در تعامل مثبت با فرزندمون توی شرایط بحرانی کمک کنه.
1- برای گوش دادن و صحبت کردن با بچه ها وقت بذاریم
وقت بذاریم و به آنچه فرزندمون میگه گوش بدیم و درباره مسئله ای که اتفاق افتاده صحبت کنیم. بچه ها برای راهنمایی و اطمینان خاطر به مادر و پدر و مراقبانشون مراجعه میکنن. حتی اگه فرزندانمون در ابتدا مایل به صحبت در موردش نیستن، پیشگام بشیم. چیزی که ما به فرزندمون میگیم مهمه. به اونها نشون بدیم که صحبت کردن درباره مسائل دشوار با روشی صادقانه و صحیح خوبه.
2- به فرزندانمون کمک کنیم تا احساساتشون رو درباره فاجعه بیان کنن
احساساتمون رو با فرزندانمون به اشتراک بذاریم، حتی اشکالی نداره که اونها ما رو نگران یا ناراحت ببینن، چیزی که مهمه اینه که بدونن باید بتونن احساساتشون رو به شیوهی درست مدیریت کنن. چیزی که اغلب فرزندان به اون نیاز بیشتری دارن کسی هست که بهش اعتماد داشته باشن و به سؤالاتشون گوش بده و احساساتشون رو بپذیره.
3- سعی کنیم از ابزارهای کودکانه برای انتفال مفاهیم استفاده کنیم
در مقطع پيش دبستان و دبستان بچهها متوجه مفاهيم انتزاعي مثل جنگ، صلح، عدالت نيستن پس قاعدتا ما بايد از تجربيات مشابهي كه تو اين زمينه داشتن از كتاب و داستان و نمايشهاي مختلف و بازيها استفاده كنيم و در درون اون توضيحاتمون رو بديم. در حوادث هولناک نمونههایی از افراد شجاع یا قهرمان وجود داره. بهتره که با استفاده از قصه برای بچهها این قهرمانان رو به نمایش بذاریم تا بتونن با اونها هم ذات پنداری کنن.
4- ترس های فرزندانمون رو شناسایی کنیم و از اونها آگاه باشیم
ممکنه کودکان ترسهای غیر واقعی داشته باشن که ما از اونها آگاهی نداریم. اونها ممکنه از حمله به خونشون یا از دست دادن والدین یا سرپرستانشون بترسن. وقت بذاریم تا بفهمیم كه فرزندانمون چه فكری میكنن و براشون توضیح بدیم كه ترسیدن، وحشت، اضطراب یا هر حسی که دارن منطقیه. مهم اینه که اونها بدونن با هر احساسی که دارن کنار ما پذیرفته هستن و جاشون امنه. از طرفی این قابل درکه که کودکان هم احساس عصبانیت میکنن، مهم اینه که ما از این فرصت برای آموزش احترام و همدلی و .. استفاده کنیم.
5- قرار گرفتن در معرض تلویزیون رو محدود کنیم
اخبار تلویزیون تصاویر بسیار نگران کنندهای رو از حوادث ارائه میده که میتونه برای بیشتر کودکان بخصوص کودکان زیر 12 سال بسیار وحشتناک باشه.
6- در طول روز زمانی رو به بچه ها اختصاص بدیم
برخی از زمانهای خانواده رو به فعالیتهای عادی و نشاط آور اختصاص بدیم. کیک پختن، قدم زدن، بازیهای مورد علاقه و... به عنوان یک خانواده کاری کنیم که به فرزندانمون کمک کنه احساس راحتی و امنیت کنن.
7- به یاد داشته باشیم که کودکان با یکدیگر متفاوتن
واکنشها بسته به عوامل مختلفی از جمله شخصیت، سن، سطح رشد و سابقه شخصی، از کودک به کودک دیگه متفاوته. به عنوان مثال، کودکانی که دچار بحران شدید شدن، آسیب پذیرترن و بهتره توسط یک متخصص بهداشت روان مورد ارزیابی قرار بگیرن. علائم دیگهای که ممکنه کودک به کمک حرفهای نیاز داشته باشه اینا هستن: مشکلات مداوم در خواب، افکار ناراحت کننده مداوم، تصاویر ترسناک، ترس شدید از مرگ و مشکل در ترک والدین یا رفتن به مدرسه.
آنچه تا به الان با هم مرور کردیم راهکارهایی بود برای مواجهه با کودکمون در شرایط بحرانی، توجه به این نکته خالی از لطف نیست که در بچه ها توی مقطع نوجواني شرايطشون كاملا متفاوته و درك شناختيشون بيشتره و توانايي درك بيشتر مفاهيم انتزاعي رو دارن پس قاعدتا از جزئيات بيشتري كمك ميگيريم و بيشتر زمان ميديم كه ابراز نظر كنن، گفتوگو كنن و نگرانيهاشون رو با ما درميون بگذارن. پس اين فرصت رو براشون فراهم كنيم.
تیکِ نیکی: مریم بخشوده