گاهی در روابطمون پیش میاد که با توصیههای بی مورد روبرو میشیم. بیشتر اوقات، افراد با توصیههای بی مورد قصد قضاوت کردن ما رو ندارن، و این ما هستیم که از صحبتهای اونها احساس انتقاد و عیبجویی میکنیم و کمتر احساس حمایت و پشتیبانی، در ما ایجاد میشه. اما گاهی هم پیش میاد که هدف از این توصیههای بی مورد دقیقا قضاوت کردن ما باشه، که در این صورت باعث ایجاد احساس ناخوشایندی در ما میشه و به نوعی به ما استرس وارد میشه و حتی در بعضی شرایط ممکنه احساس نا امیدی و حتی نارضایتی در هر دو طرف به وجود بیاد. با تعیین یک حد و مرز و رفتار محترمانه و منطقی میتونیم ازتوصیههای بی مورد دیگران عبور کنیم. در زیر این موضوع رو با هم بررسی میکنیم و در آخر راهکارهایی در واکنش به این افراد گفته میشه:
چرا افراد توصیههای بی مورد به ما ارائه میدن؟
1. در نگاه اول مهمه که این رو در نظر بگیریم، افرادی که به طور مکرر توصیههای بی مورد رو به ما توصیه میکنن، میتونن نیت کاملا خوبی داشته باشن، و فقط قصد اونها کمک به ما باشه. بنابراین، همیشه باید این احتمال رو در نظر بگیریم که ممکن هست اونها هدفی جز کمک کردن نداشته باشن.
2. این احتمال هم برای بعضی افراد وجود داره که به خاطر "احساس نیاز به اعتبار عاطفی" و یا "قدرت شخصی" این توصیههای بی مورد رو به ما پیشنهاد میدن.
3. افرادی که به طور مداوم در محیطهای پر استرس بزرگ شدن و احساس امنیت نمیکنن، یا افرادی که در محیطهایی پرورش پیدا کردن که کسی از نظر عاطفی هیچ ارزشی برای اونها قائل نبوده، و در زمان بیان عواطف و احساسات خودشون سرکوب شدن، ممکن هست دچار مشکلهای احساسی بشن، و برای جلوگیری از این احساسات ناخوشایند به دنبال کسب اعتبار بیرونی باشن و فکر میکنن با توصیه دادن این اعتبار بهوجود میاد.
4. ایجاد احساس ارزشمند بودن در مورد توانایی تأثیرگذاری بر کارهای دیگران یکی دیگه از دلایل انجام این رفتارها هست. تحقیقات نشون میدن افرادی که تمایل بیشتری به کسب قدرت دارن، نسبت به افراد دیگه، مشاوره بیشتری به دیگران میدن.
5. نوع دوستی عامل دیگهای هست که باعث میشه افراد دست به این کار بزنن. به این خاطر که این روش به اونها احساس قدرت یا کنترل میده، و به کاهش فشارهای روانی مزمن در اونها کمک میکنه. شاید این افراد هیچ اطلاعی از این محرک درونی خودشون هم نداشته باشن.
نکات مهمی که پیش از واکنش به فرد توصیه کننده باید در نظر بگیریم!
• قبل از اینکه تصمیم بگیریم چطور به توصیههای بی مورد پاسخ بدیم، منبع و رابطه خودمون با اون شخص رو در نظر بگیریم. اگه غریبهای هست که دیگه هرگز با او روبرو نمیشیم، پاسخی مودبانه بدیم و عبور کنیم اما اگه اون فرد شخصی هست که هر روز توصیههای بی موردای ارائه میده و ما مدام با او مواجه میشم، باید محدودیتهای محکمی رو تعیین کنیم و برای جلوگیری از نصیحتهای بعدی حد و مرز تعیین کنیم. حتی در بعضی شرایط ممکن هست مواردی پیش بیاد که لازم باشه از افرادی که اصرار دارن نظرشون رو به ما تحمیل کنن، فاصله بگیریم. اگه به نظر میرسه که کلمات ما به اندازه کافی پیام قوی رو انتقال نمیدن، ممکن هست لازم باشه ارتباط خودمون رو با این افراد محدود کنیم.
• زمانی که با توصیههای بی مورد روبرو میشیم ممکن هست در قدم اول وسوسه بشیم تا نسبت به توصیهها و مشاورهی اون فرد عکسالعمل تندی نشون بدیم، اما این نوع واکنش نتیجه معکوسی داره. سعی کنیم تا حد ممکن از این موقعیتها دوری کنیم و رفتار نامناسبی نشون ندیم.
• نکته کلیدی این هست که "در حد تعادل" به توصیهها ارزش و اعتبار بدیم. میتونیم بگیم که توصیههای اونها رو کاملا شنیدیم و بدون کمک اونها نمیتونستیم مسائلی رو درک کنیم. به همین دلیل قدردان اونها هستیم.
حالا واکنش ما در مقابل فرد توصیه کننده باید چطور باشه؟
درک انگیزههای افراد از نصیحت های اونها میتونه موثر باشه. در زیر 6 راهکا رو در واکنش به توصیه های دیگران آورده شده:
1- ممنونم، حتما بهش فکر میکنم!
این یکی از راههای مؤدبانهی پاسخ دادن به این نوع پیشنهادات هست؛ حتی اگه واقعاً قصدی برای فکر کردن به پیشنهاد طرف مقابلمون نداشته باشیم. با این حال، خطری که وجود داره این هست که طرف مقابل ممکنه چند روز بعد دوباره پیگیر موضوع بشه تا ببینه بالاخره آیا پیشنهاد او رو پذیرفتیم یا نه.
2- چه پیشنهاد خوبی، حتما بررسی میکنم!
این پاسخ به وضوح نشون میده صرفاً به این دلیل که طرف مقابل ما ترجیح میده کاری رو به روشی خاص انجام بده، معنای اون این نیست که این کار برای ما هم درست باشه. طرف مقابل ما چه مادر همسرمون باشه و در مورد تکنیکهای فرزندپروری به ما نصیحت میکنه و چه دوستانمون باشن و در مورد رژیم غذایی به ما نکاتی رو پیشنهاد بدن، این موضوع رو برای اونها روشن میکنیم که همه قرار نیست کارها رو به یک شیوه انجام بدیم.
3- ممنونم از پیشنهادت، اما من برنامهی دیگهای دارم!
این پاسخ در مقابل فردی که مصرانه سر راه ما قرار میگیره و انتظار داره فوراً روشمون رو تغییر بدیم موثر هست. اگه هیچ برنامهای برای تغییر نداریم، گاهی لازمه خیلی رک این موضوع رو به طرف مقابلمون بگیم که من واقعا ممنونم از پیشنهادتون و حتما تو موضوعات دیگه در نظر میگیرم، اما در این موضوع مشخص برنامهی دیگه ای دارم.
4- راستش من الان به توصیه نیاز ندارم
گاهی در شرایطی هستیم که لازمه به مخاطبمون به طور قاطع و محکم نشون بدیم که در اون موقعیت اصلا نیاز به شنیدن توصیه ای نداریم. پس با حفظ احترام او رو متوجه میکنیم که مشتاق و نیاز به شنیدن توصیهای نیستیم.
5- ممنونم، ولی این موضوع با ارزشهای من مطابقت نداره
اگه کسی به ما توصیه میکنه کاری انجام بدیم که اعتقادی به اون نداریم، این موضوع رو برای او روشن کنیم که توصیهی او بر خلاف ارزشهای ما هست. البته اگه توصیهی او خوبیهایی هم داره این رو هم به او یادآور میشیم. پاسخ ما میتونه چیزی شبیه به این باشه: «بله، من میتونم کارکنانم رو اجبار کنم که حتی در روزهای تعطیل هم به کارشون ادامه بدن و پول بیشتری بدست بیارم. اما این بر خلاف ارزشهای من هست.»
6- من این کار رو انجام نمیدم
گاهی اوقات افرادی که کوچکترین اطلاعی از موقعیت ما ندارن همون افرادی هستن که بیشترین پافشاری رو روی راهنمایی کردن ما میکنن. وقتی نصیحت واقعاً غیر سازنده و بدی از طرف فردی دریافت میکنیم خیلی صریح به طرف مقابلمون بگییم که نصیحت او رو نمیپذیریم. از اینکه به فردی نشون بدیم گفتههای او در مورد موضوع پیش رویتون برای ما سازنده نیست نترسیم.
کلام آخر اینکه، حتی اگه توصیههای بی مورد دیگران برای ما ناخوشایند باشه، باید سعی کنیم با مهربانی به اونها پاسخ بدیم، تا بتونیم روابط موثری با دیگران داشته باشیم و در عین حال از خودمون هم مراقبت کنیم. این رو هم باید در نظر بگیریم که تمام نصیحتها و توصیههایی که میشنویم رو رد نکنیم. اینکه به دنبال کمک دیگران نبودیم دلیل نمیشه که توصیهی اونها سازنده و مفید نباشه. اگه توصیه یا پیشنهاد فردی باعث شد در وقت و یا هزینههای ما صرفهجویی بشه تشکرمون رو از این بابت به او ابراز کنیم. تو معمولا در مواجهه با این نوع توصیه¬های دیگران چی کار میکنی؟