همه ما حداقل یکبار با رفتار و نظر دیگران هم مسیر شدیم. وقتی که قصد داریم با یک گروه خودمون رو سازگار کنیم این همنوایی صورت میگیره و اصطلاحا ما دچار "همرنگی اجتماعی" شدیم. ما به خاطر ترس از تحقیر و طرد شدن از اون جمع همنوا میشیم. در این حالت، در بین عموم نظری رو قبول میکنیم ولی از درون، خودمون اون رو قبول نداریم و ردش میکنیم! تو این مقاله بیشتر در مورد این مفهوم صحبت میکنیم.
همرنگی با جماعت چیه؟
همرنگی با جماعت به معنای تغییر در رفتار یا عقاید و باورهای شخص در جهت گروه در نتیجه اعمال فشار واقعی یا خیالی از طرف فردی دیگه یا گروهی از مردم هست. همرنگی تاثیر بسیاری بر تصمیمگیریها داره.
آزمایش اش در مورد همرنگی اجتماعی چی هست؟
اش در سال 1951 آزمایشی انجام داد که همرنگی رو در موقعیتهای آشکار، یعنی موقعیتهایی که پاسخ غلط کاملا برای دیگران آشکار هست، میسنجید. نتیجه این بود که تقریبا 76 درصد حداقل یکبار با رای نادرست اکثریت موافقت کردن. گرچه 27 درصد در هیچ کوششی همرنگی نشون ندادن.
انواع همرنگی اجتماعی چیه؟
انواع همرنگی یکسان نیستن. اما بر اساس تحقیقات موجود محققان معمولاً بر دو نوع اصلی همرنگی تمرکز میکنن: اطلاعاتی و هنجاری.
همرنگی اطلاعاتی تمایل به روی آوردن به یک گروه برای جمع آوری اطلاعات، تصمیمگیری یا شکل دادن به عقاید هست.
همرنگی هنجاری تمایل به رفتار به شیوههای معین به منظور پذیرفته شدن توسط یک گروه هست. از بین این دو، انطباق هنجاری ممکن هست خطرناکترین باشه، به این دلیل که میتونه به کسی انگیزه بده که با گروهی همراه بشه، حتی اگه بدونه گروه اشتباه میکنه.
چه عواملی بر همرنگی اجتماعی تاثیر میذارن؟
1- ابهام محرک
در موقعیتهایی که پاسخ خیلی روشن نباشه، مثلاً زمانی که بخوایم یک دیدگاه رو ارزیابی کنیم، نه یک محرک قابلمشاهده، درصد همرنگی افزایش پیدا میکنه. همچنین، زمانی که ما با سؤالاتی روبهرو میشیم که احساس کنیم صلاحیت پاسخدادن به اونها رو نداریم، بیشتر با دیگران همرنگ میشیم.
2- ویژگیهای گروه
• تعداد اعضای گروه:
بالاترین میزان همرنگی در گروه زمانی اتفاق میافته که تعداد افراد سه یا چهار نفر باشن. اما وقتی تعداد اون ها به 7 نفر برسه همرنگی کاهش پیدا میکنه. دلیل این کاهش هم این هست که از یک مرحله به بعد افراد فکر میکنن قربانی یک تبانی شدن. در نتیجه در این شرایط به نظر خودش بهاندازة نظر بقیه اهمیت میده.
• جاذبه:
زمانی که ما بدونیم موردتوجه گروه قرار گرفتیم تمایل بیشتری برای همرنگی با هنجارهای اون نشون میدیم. از طرفی به میزانی که بههمپیوستگی اعضا بیشتر باشه تلاش برای یکنواخت کردن رفتار اهمیت بیشتری پیدا میکنه و دور شدن از نظر دیگران و مخالفت با اونها برای فرد فشار روانی ایجاد میکنه.
• اتفاقنظر درون اکثریت:
زمانی که حتی یک نفر از افراد پاسخی مخالف با پاسخ اکثریت بدن، میزان همرنگی افراد به طور قابلتوجهی کاهش پیدا میکنه. این کار به فرد نشون میده که حمایتکننده داره و اعتمادبهنفس لازم برای بیان نظر خودش رو به او برمیگردونه.
• ترکیب اعضای گروه:
گروهی که دارای افراد متخصص باشن، اعضای گروه برای فرد بااهمیت باشن یا اعضای گروه به نحوی به فرد ربط داشته باشن (بهعنوانمثال با همدیگه همکلاسی باشن) در ایجاد همرنگی مؤثرتر و بهتر عمل میکنن.
باید این دو نکته رو در نظر گرفت که:1- زمانی که فرد ناهمرنگ عقیده مخالف خودش رو نزدیک به پایان بحث بگه، بیشتر از طرف گروه طرد میشه نسبت به زمانی که عقیده مخالف خودش رو زودتر در جریان بحث بیان کنه. 2- اگه افراد بدونن که در نظر اعضای گروه کاملاً مورد تأیید هستن و در گروه از موقعیت مستحکم و مناسبی برخوردارن، کمتر همرنگی نشون میدن.
3- ویژگیهای شخصیتی
افراد همرنگ از عقلانیت کمتری برخوردارن و در مقابل افراد مستقل دارای هوش بیشتر، توانایی رهبری و عقلانی بیشتری هستن. از طرفی عوامل موقعیتی و محیطی هم بر همرنگی جماعت تعیین کننده هستن. اما هر دوی اینها در تعاملی پیچیده با همدیگه در خروجی رفتار که همرنگی جماعت هست، تاثیر میذاره.
• نیاز به پیوندجویی:
افرادی که دوست دارن در نظر دیگران محبوب باشن و روابط اجتماعی و هماهنگی با دیگران و خوشرو بودن براشون ارزش داره، بیشتر احتمال داره رفتاری که فکر میکنن دیگران از اونها انتظار دارن رو انجام بدن.
• افرادی که به طور قابل توجهی بازبینی رفتار خودشون رو دارن:
این افراد به تصویر و اثری که از خودشون در دیگران بهجای میذارن بسیار اهمیت میدن. برای این افراد مهم هست که در نظر دیگران چطور باشن در نتیجه در مقابل فشار گروه تسلیم میشن.
• عزتنفس پایین:
افراد باعزت نفس پایین راحتتر رفتار خودشون رو با رفتار دیگران تنظیم میکنن.
• شخصیت قدرتطلب:
این افراد برای هنجارها و قراردادها ارزش و احترام زیادی قائل هستن و تحمل بینظمی رو ندارن که همین ویژگیها فرد رو برای پذیرش نفوذ اجتماعی مستعد میکنه.
4- تفاوت دو جنس در همرنگی
بهطورکلی، زنان، بیشتر از مردان به همرنگی با جماعت سوق پیدا میکنن. البته تحقیقات نشون داده که این تفاوت چشمگیر نیست.
5- فرهنگ
مطالعات بین فرهنگی نشون میده میزان همرنگی در کشورهای فردگرا (جوامعی که نیازهای خودشون در مقابل نیازهای گروه اهمیت بیشتری داره) نسبت به کشورهای جمعگرا (جوامعی که نیازهای گروه به فرد اولویت داره) کمتر هست. نتایج پژوهشی دیگه نشون داد نوجوانان کشورهای غربی فردگرا (مثل: آمریکا، سوییس، نیوزلند و سوئد) در مقابل نوجوانان کشورهای غربی جمعگرا (مثل: مجارستان، شوروی و لهستان) تمایل کمتری به همرنگی دارن.
آیا همرنگ شدن با جماعت خوب هست یا نه؟
- همرنگی ذاتا مثبت یا منفی نیست. وقتی همرنگی و همنوایی به دلیل ترس، نگرانی برای موقعیت اجتماعی ما یا پیامدهای خطرناکی اتفاق بیافته، ممکن هست منفی تلقی بشه.
- از طرفی همرنگی بر شکلگیری و حفظ هنجارهای اجتماعی تأثیر میذاره و به جوامع کمک میکنه تا از طریق حذف کردن رفتارهایی که مغایر با قوانین نانوشته تلقی میشن، عملکردی روان و قابل پیشبینی داشته باشن.
- همرنگی باعث ایجاد تغییر در رفتار میشه به طوری که افراد گروه هم به همون شیوه رفتار میکنن. البته به همون اندازه که این مورد خوبی هست، بد هم هست. افراد زیادی در این دنیا وجود دارن که مثل دیگران احساس نمیکنن، اما به نوعی موظف به پیروی از هنجارهای جامعه هستن.
همرنگی با جماعت چه مضراتی رو به دنبال داره؟
اغلب باعث ایجاد وابستگی میشه و پیشرفت شخصی رو مختل میکنه و احتمال افسردگی رو بالا میبره. همرنگی با جماعت باعث از دست دادن هویت ما میشه و باعث ایجاد بیتفاوتی در ما میشه و در نگاهی وسیعتر تغییر در جهان حاصل نمیشه. دنیای ناعادلانهای ایجاد میکنه و باعث میشه تنوعی در جامعه و در دنیا نبینیم.
همرنگی با جماعت چه فوایدی رو به دنبال داره؟
همرنگی با جماعت به ما کمک میکنه عادتهای بد خودمون رو ترک کنیم و در عوض عادتهای خوب رو در خودمون بوجود بیاریم. همرنگی به اجرای قوانین کمک میکنه و یک شبکه ایمنی ایجاد میکنه و از ما در برابر تهدیدات خارجی محافظت میکنه.
چه زمانی همرنگی برای جامعه خوب و مفید هست؟
مقدار سالم همرنگی و همنوایی میتونه منجر به افزایش هماهنگی اجتماعی در هر دو سطح بین فردی و اجتماعی بشه. به عنوان مثال، جامعهای که در اون همه اعضا به طور جمعی توافق میکنن که با بعضی رفتارهای مرتبط با رانندگی مطابقت داشته باشن-رانندگی در سمت راست جاده، حق تقدم به عابران پیاده- نسبت به جامعهای بدون چنین توافقهایی، تصادفات رانندگی کمتری رو تجربه میکنن.
کلام آخر اینکه، درک این مفهوم که چرا افراد دچار همرنگی جماعت میشن به ما کمک میکنه تا دلایل همراهی بعضی افراد با جمعیت رو درک کنیم، حتی زمانی که انتخابهای افراد برای اونها غیرعادی به نظر برسه. همچنین میتونه به ما کمک کنه تا ببینیم که چطور رفتار دیگران ممکن هست بر انتخابهای ما تأثیر بذاره. تا حالا در شرایطی قرار گرفتی که مجبور بشی همرنگ جماعت بشی ؟